اخاذی ۱۷۰ میلیونی؛ عاقبت همسریابی در فضای مجازی!
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۳۲۸۴
مقایسه گذشته و حال پروندههای اخاذی
سرهنگ جواد جهانشیری؛ رئیس پلیس فتا خراسان رضوی در تشریح پرونده همسریابی در فضای مجازی به خبرنگار قدس گفت: سالها پیش پروندههایی در پلیس فتا مفتوح و شاکیان برای پیگیری آن راهی مراکز انتظامی و قضایی میشدند که بانوان مورد اخاذی قرار گرفته بودند.
وی تصریح کرد: شاکیان مزبور که بیشتر با وعده ازدواج، تصاویر خصوصی خود را در اختیار افراد ناشناس قرار داده بودند و حالا با تهدید به انتشار تصاویر خصوصیشان از سوی مجرمان فضای مجازی روبهرو شده بودند، برای برخوردهای انتظامی و قضایی، موضوع را پیگیری میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرهنگ جهانشیری بیان کرد: اما در حال حاضر رویه عکس شده و مجرمان فضای مجازی که عدهای از بانوان سابقهدار هم هستند، به سراغ شناسایی مردانی میروند که در فضای مجازی به دنبال ازدواج هستند.
مالباخته در کما!
در یکی از این موارد، چندی پیش پروندهای به پلیس فتا خراسان رضوی ارجاع شد که مالباخته، یک مرد میانسال بود. هر چند او به کما رفته بود، بررسیهای پلیسی و اظهارات شاکیان پرونده حاکی از آن بود که این فرد به واسطه فشارهای روحی و روانی که به او وارد شده دچار حمله عصبی و... شده و در بیمارستان بستری است.
رئیس پلیس فتا استان بیان کرد: وقتی کارشناسان پلیس فتا بیشتر روی ماجرا دقیق شدند و گوشی تلفن همراه مرد میانسال مورد بازبینی قرار گرفت، پرده از همه چیز برداشته و مشخص شد دردسرهای ایجاد شده برای مرد مذکور به دلیل عضویت در یک گروه همسریابی است. این فرد که اطلاعات زیادی از فضای مجازی و خطرات آن نداشت، به پیشنهاد برخی از دوستانش در یک گروه همسریابی عضو شده بود. هدف از عضویت این فرد که تنها زندگی میکرد، انتخاب همسر بود.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: مرد میانسال در ادامه با دیدن تصویر یک کاربر که در ظاهر مؤنث بود، با او ارتباط میگیرد و چندین مرحله ارتباط، کار را به جایی میرساند که مرد میانسال به درخواست این فرد، چند تصویر خصوصی برای او ارسال میکند؛ چرا که این زن مدعی بود پس از دیدن این عکسها اعلام خواهد کرد با او ازدواج میکند یا خیر.
۱۷۰ میلیون تومان اخاذی به دلیل سادهانگاری
سرهنگ جهانشیری ادامه داد: ارسال تصاویر که انجام میشود، آغاز تهدید به انتشار تصاویر خصوصی فرد مزبور هم نمایان میشود. همچنین این مرد میانسال تهدید میشود که اگر تن به خواسته اعلام شده که پرداخت پول بود ندهد، تصاویر او در فضای مجازی منتشر خواهد شد.
بررسیهای بیشتر کارشناسان ما همچنین روشن کرد مالباخته حدود ۱۷۰ میلیون تومان به حساب اعلامی از سوی عامل و یا عاملان اخاذی اینترنتی واریز کرده؛ اما هیچ وقت آن تهدیدها تمامی نداشته است.
رئیس پلیس مشهد تصریح کرد: با جمعبندی ادله دیجیتالی مورد نیاز مشخص شد در پس پرده این اخاذی، دو زن و یک مرد قرار دارند که در گذشته و به شیوهای دیگر در فضای مجازی دست به کلاهبرداری زده بودند. از همین رو محل اختفای این افراد در شهر گلبهار مورد شناسایی قرار گرفت و پس از هماهنگی با مقام قضایی، هر سه نفر در یک عملیات پلیسی دستگیر و به مشهد منتقل شدند.
وقتی این افراد دستگیر شدند، مشخص شد آنها با هم نسبت فامیلی دارند و قصدشان از حضور در این قبیل گروهها و کانالهای غیرمجاز، اخاذی از طعمههای سادهاندیش بوده است.
رئیس پلیس فتا خراسان رضوی به شهروندان و کاربران فضای مجازی توصیه کرد: همانطور که بارها گفتهایم و در این مورد هشدار هم دادهایم، هویت مجازی افراد در این فضا قابل اعتماد نیست و این پرونده نمونهای از ایجاد یک بحران فکری و روحی برای افرادی است که هشدارها را جدی نمیگیرند.
بیشک افرادی که دست به ساخت این گروهها میزنند، نقشهای جز سرقت پول افراد با این قبیل اقدامات ندارند. همچنین شهروندان دقت داشته باشند به هیچ وجه تصاویر خصوصی خود را برای افراد ناشناس ارسال نکنند.
خبرنگار: عقیل رحمانی
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: پلیس فتا فضای مجازی اخاذی رئیس پلیس فتا خراسان رضوی فضای مجازی تصاویر خصوصی مرد میانسال رئیس پلیس پلیس فتا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۳۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032